چرا انسان بفرموده قرآن گاهی ازحیوان هم پست تر میشود؟

 

اَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ

إِنْ هُمْ إِلاَّ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلاً «فرقان/44»

                                                                                                                    

 آیا گمان می برى بیشتر آنان می‏ شنوند یا می ‏فهمند؟!

                 آنان فقط همچون چهارپایانند،بلکه گمراهترند!             

 

وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثِیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ

بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لایُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها

أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ

 «اعراف/179» 

به یقین، گروه بسیارى از جن و انس را براى دوزخ آفریدیم؛ آنها دلها [= عقلها] یى

دارند که با آن [اندیشه نمیکنند، و] نمى‏ فهمند؛ و چشمانى که با آن نمى ‏بینند؛

و گوشهایى که با آن نمیشنوند؛ آنها همچون چهارپایانند؛ بلکه گمراهتر!

اینان همان غافلانند [چرا که با داشتن همه‏ گونه امکانات هدایت، باز هم گمراهند]!

 

نکته ‏ها :

قرآن به هنگام انتقاد از کفّار، کلمه‏ اکثر را به کار میبرد تا حساب آن دسته را که هدایت می‏شوند از باقى جدا کند.

سؤال: چرا انسان منحرف از چهارپایان بدتر است؟

پاسخ: 1. حیوان نمى‏تواند بیش از آنچه که هست رشد کند، ولى انسان مى‏تواند و زمینه و امکانات رشد کاملًا براى او فراهم است.

2. حیوان عقل ندارد تا خوب وبد را بفهمد و حقّ و باطل را بشناسد، ولى انسان‏هاى منحرف با داشتن عقل، آن را زیر پا گذارده و بر اساس هوس عمل مى‏کنند.

3. حیوان از یک غریزه‏ى ثابت پیروى مى‏کند، ولى انسان منحرف از صدها هوى وهوس.

4. انسان منحرف، هم کج می‏رود و هم انحراف خود را توجیه مى‏کند.

5. حیوان، نسبت به کسى که به او محبّت کند رام است، ولى انسان منحرف نسبت به خداى‏ مهربان کفر میورزد و بسیار ناسپاس است.

6. حیوانات، تسبیح آگاهانه دارند؛ «کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِیحَهُ» «1» امّا انسان‏هاى منحرف، اهل ذکر و تسبیح نیستند و از خدا غافل‏اند. 7. حیوانات، استحقاق عذاب الهى را ندارند، ولى انسان منحرف به قهر او گرفتار خواهد شد.

پیام ‏ها :

1- انسان براى هدایت خود باید به رهنمودهاى پیامبر درونى، (عقل) و پیامبر بیرونى گوش فرا دهد. «أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ»

2- کفر ونپذیرفتن دعوت انبیا، بى‏خردى است. «أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ»

3- انسان که خلیفه‏ خدا مى‏باشد، با نادیده گرفتن فطرت خود از حیوان نیز پست‏تر مى‏شود. «إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا»

تفسیر نور، ج‏6، ص: 262

******************************

 

چرا از چهارپایان گمراهتر؟!

 

در آیات فوق براى منعکس کردن اهمیت مطلب ، نخست مى فرماید: آنها که معبودشان هواى نفسشان است همچون چهارپایانند، بعد از آن ترقى کرده و اضافه مى کند: بلکه از آنها گمراهترند!

شبیه این تعبیر در آیه 172 سوره اعراف نیز آمده است که درباره دوزخیانى که به حکم استفاده نکردن از گوش و چشم و عقل خود، به چنان سرنوشتى گرفتار مى شوند، مى فرماید: اولئک کالانعام بل هم اضل : آنها همچون چهارپایانند بلکه گمراهتر!

گرچه گمراهتر بودن آنها اجمالا روشن است ، ولى مفسران بحثهاى جالبى روى این مساءله کرده اند که با تحلیل و اضافاتى میتوان چنین گفت :

1 - اگر چهارپایان چیزى نمى فهمند و گوش شنوا و چشم بینائى ندارند، دلیلش عدم استعداد آنها است ، اما از آنها بیچاره تر انسانى است که خمیره همه سعادتها در وجود او نهفته است و آنقدر خدا به او استعداد داده که میتواند نماینده و خلیفه الله در زمین گردد، ولى کارش  به جائى میرسد که تا سر حد یک چهارپا سقوط میکند، تمام شایستگی هاى خود را به هدر داده ، و از اوج مسجود بودن فرشتگان به حضیض نکبت بار شیاطین سقوط مى کند، این راستى دردناک است و گمراهى آشکار.

2 - چهارپایان تقریبا حساب و کتابى ندارند و مشمول مجازاتهاى الهى نیستند در حالى که آدمیان گمراه باید بار تمام اعمال خود را بر دوش  کشند و کیفر اعمال خویش را بى کم و کاست ببینند.

3 - چهارپایان براى انسانها خدمات زیادى دارند و کارهاى مختلفى انجام میدهند، اما انسانهاى طاغى و یاغى خدمتى که نمى کنند هیچ ، هزاران بلا و مصیبت نیز مى آفرینند.

4 - چهارپایان خطرى براى کسى ندارند و اگر هم داشته باشند خطرشان محدود است اما اى واى از انسان بى ایمان مستکبر هوى پرست که گاه آتش جنگى را روشن مى کند که میلیونها نفر در آن خاکستر مى شوند.

5 - چهارپایان اگر قانون و برنامه اى ندارند، ولى مسیرى که آفرینش را در شکل غرائز براى آنان تعیین کرده است پیروى مى کنند و در همان خط حرکت مى نمایند، اما انسان قلدر سرکش ، نه قوانین تکوین را به رسمیت مى شناسد و نه قوانین تشریع را و هوى و هوسهاى خود را حاکم بر همه چیز مى شمرد.

6 - چهارپایان هرگز براى کارهاى خود توجیه گرى ندارند، اگر خلافى کنند خلاف است و اگر راه خود را بروند، که مى روند، همانست که هست اما یک انسان خود خواه خونخوار هوى پرست بسیار مى شود که تمام جنایات خود را آنچنان توجیه مى کند که گوئى دارد وظائف الهى و انسانى خویش را انجام مى دهد!

و به این ترتیب هیچ موجودى خطرناکتر و زیانبارتر از یک انسان هوى - پرست بى ایمان و سرکش نیست ، و به همین دلیل در آیه 22 سوره انفال عنوان شر الدواب (بدترین جنبندگان ) به او داده شده است ، و چه عنوان مناسبى؟

تفسیر نمونه جلد 15 صفحه 108

******************************

 از فرمایشات حجت الاسلام صدیقی (امام جمعه تهران) در برنامه تلویزیونی

با توجه به آیه « یسبّح لله ما فی السّموات و الارض» یعنی اینکه همه موجودات در آسمان و زمین دائما مشغول بذکر خداوند هستند. زمانیکه انسان از یاد خداوند غفلت بورزد این انسان از حیوان هم پست تر میشود چرا که حیوان ذکر خدا را دارد ولی انسان غافل از ذکر خداوند محروم است،به همین دلیل جمله پایانی آیه 177 سوره اعراف أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ آمده است.

 ******************************

 از فرمایشات استاد رحیم پور ازغدی در برنامه تلویزیونی

اینکه می گویند انسان حیوان ناطق است جمله درستی نیست چرا که با توجه آیه شریفه «أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» به انسان دو چیز داده شده که به حیوان داده نشده است

و آن دو عبارتند از :

1-متئلّه بودن انسان (الهی بودن انسان-نام شخصیّت صدرالمتئهّلین نیز از این ریشه است) 

2-نفخة من روحی(دمیده شدن از روح خداوند در کالبد انسان)

اینکه گاهی انسان از حیوان پست تر می شود این است که در خلقت حیوان این موارد به او داده نشده و توقع هدایت تکوینی از او نیست.پس زمانی که انسان در مسیر زندگی توحیدی قرار نمی گیرد از حیوان پست تر است.

طبق فرموده قرآن، خداوند به تمامی انسانها از شرق و غرب عالم بصورت عام کرامت داده شده«ولقد کرّمنا بنی آدم» که درطول مسیر زندگی دنیوی انسان این کرامت را با اعمال خود از دست میدهد.


برچسب‌ها: تدبّر در قرآن



موضوع :